|
سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, :: 22:34 :: نويسنده : sia
چــرا یک نفــر پیدا نمی شود کنارش دراز به دراز خوابید ، طاق باز رو به سقف ، حرف زد و گله کرد ، کمی بغض کرد ، همانطور دراز کشیده دستهایش را جمع کرد روی سینه و برایش درد و دل کرد؟!گریه کرد؟! و اینجا...حالا... تمام دلتنگی های جهان ، به اتــــاقِ من ختم می شود!!
نظرات شما عزیزان:
|